-
دوست یا دشمن
شنبه 30 شهریورماه سال 1387 12:52
دوست یا دشمن "Friend Or Foe" آیا خیلی دیر شده؟ Is it too late چیزی قابل بازگشت نیست Nothing to salvage تو به جای دیگری نگاه می کنی You look away وتمامی عیب ها را مشخص می کنی Clear all the damage این به این معناست The meaning to که همه حرف های عشقانه مان All words of love از بین رفته است Has disappeared ما...
-
مرا دوست دارد یا نه
سهشنبه 26 شهریورماه سال 1387 13:31
مرا دوست دارد یا نه "Loves Me Not" من زندگیمان را آشفته کرده ام I complicated our lives از زمانی که به عشق او گرفتار شدم By falling in love with him من زندگیمان را آشفته کرده ام I complicated our lives حال تنها دوست خود را از دست می دهم Now I'm losing my only friend نمی دانم چرا ، باید سعی می کردم I don't...
-
30 دقیقه - minutes 30 (آهنگ تاتو)
شنبه 16 شهریورماه سال 1387 14:35
مادر ، پدر ! مرا فراموش کنید ! دور از نظر ، بدور از خیال خارج از زمان ، برای تصمیم. آیا می توانیم بگریزیم ؟ می توانم پنهان شوم ؟ فقط برای آسودن زندگیم! می توانیم پرواز کنیم ؟ آیا می مانیم ؟ ما می توانیم تنها ببازیم ، ما می توانیم شکست بخوریم. و تنها این چند دقیقه بیشتر طول می کشد ... برای ساختن تخته ی حروف ( تخته ای...
-
( تمام آنچه او* گفت ) all the things she said - آهنگ تاتو
چهارشنبه 13 شهریورماه سال 1387 15:31
تمام آنچه او گفت ، تمام آنچه او گفت ، می دود در میان سرم تمامی آنچه او گفت تمامی آنچه او گفت در میان سرم می دود! این کافی نیست! من در درون کثافت ِ مهمی هستم! { کثافت : جامعه } ، احساس می کنم کاملا گم شده ام. اگر درخواست کمک می کنم تنها به این خاطر است که بودن ِ با تو چشمهایم را باز کرده است ! آیا می توانم آن را همیشه...
-
Step up( فیلم خارجی)
چهارشنبه 30 مردادماه سال 1387 12:03
اون گفت سلام – اسمم اینه میشه اسمت رو بهم بگی؟ به نظر میاد که هدفمون یکی باشه. همه چیز مهیا است. من از سمت چپ شروع کردم و من باید ببرمش سمت راست اون نمی تونست نفس بکشه اما تمام شب رو می رقصه تو سعی می کنی اما نمی تونی با احساس درونت بجنگی میدونی و من این رو تو چشمات میبینم تو من رو میخوای مهربان مثل مادر تو غیر قابل...
-
من خودم رو شناختم.
یکشنبه 27 مردادماه سال 1387 09:42
مثل به بچه لطیف زاده شده تو بارون من فصلها رو حدس میزنم تا عوض شن بعضی وقتا تو زندگی از چیری که پیش میاد فرار نکن من خودم رو از طریق تو شناختم خورشید گرم تمام بدن من رو گرم کرد. و تو رو به یادم آورد. من با تو خودم رو شناختم. اوه اوه اوه
-
سلام - شروع تازه
جمعه 18 مردادماه سال 1387 09:42
سلام دوستان عزیز خیلی وقته شعر و متن ننوشتم... :( حالا میخوام برگردم و شروع کنم و تازگی ها دارم عشقمو شروع شده با متن قشنگ بر روی وبلاگم نمایش میدم....
-
سال نو مبارک ۱۳۸۷
چهارشنبه 29 اسفندماه سال 1386 11:24
-
سال نو مبارک ۱۳۸۶
جمعه 3 فروردینماه سال 1386 08:41
به نام خدا سال نو را به شما تبریک می گویم ، انشاا... سال خوب و موفق باشید. سال نو مبارک
-
If I had 1 wish
چهارشنبه 22 آذرماه سال 1385 12:25
Even if I had 1 wish... I wouldn't wish for u to love me, Because I don't want your love to come from a wish... but straight from your heart.
-
A Prayer
یکشنبه 19 آذرماه سال 1385 11:52
Lord let me live from day to day, In such a self-forgetful way, That even when I kneel to pray, My prayer shall be for others. Other, Lord, Yes, Others; Let this my motto be, Help me to live for others, That I may live like thee! "the one who kneels to the lord In prayer, can stand up to anything"
-
Dreams
شنبه 18 آذرماه سال 1385 16:36
Dreaming about you and me, Waking up and knowing Till never be. You are always in My dreams, I don’t know why, Or what is means. My dreams are filled with Thoughts of you, Vs together, someday two.
-
I Miss You
سهشنبه 14 آذرماه سال 1385 11:42
Everyday I wish you were Here with me It hurts that you can't be. If I could turn back the Hands of time, You'll still be mine. Everyday I wish I could have known you better, So I cherish the time We had together, Instead of thinking Of you been gone, While I'm here all alone. Everyday I wish I could call you, So that...
-
Thinking Of You
سهشنبه 14 آذرماه سال 1385 11:41
When the day ends I lay in bed I think of Nothing but you. I see your face, Your smooth skin when it rubs Againsted mine, The kiss of you lips makes My mind go wild. I know every cruve in you baby The every sound of your laugh. What can I say I am in love with you.
-
شما میوه چه درختی هستید؟
جمعه 7 مهرماه سال 1385 08:53
( 24 خرداد تا 4 تیر) درخت سیب ( عشق) فردی آرام، گاهی اوقات خجالتی، بسیار جذاب و دلربا با رفتاری مناسب و سنجیده، ماجراجو و بی باک، حساس و ... دوست دارید که دیگران را دوست داشته باشید و سایرین هم شما را دوست داشته باشند. با وفا، حساس و بسیار بخشنده و با استعداد. شما عاشق بچه ها هستید. ( 25 اردیبهشت تا 3 خرداد) ( 22 آبان...
-
** میلاد امام عصر (عج) مبارک باد **
شنبه 18 شهریورماه سال 1385 08:27
مردم! ماخاندان پیام آور شما «محمد» (ص) هستیم و شایسته ترین و نزدیکترین و سزاوارترین مردم به خدا و پیام آورش. حضرت ولی عصر (عج)
-
قلب شکسته Broken Heart
شنبه 4 شهریورماه سال 1385 09:00
I well never forget the days we once had The days when you were everything to me My mind used to tell me we D be together forever But now I realize that was all a big dream The feelings I have for you will never go I wish I could take back that one regretful day The day when I willingly let you slide from my arms...
-
پسر سکوت یعنی چی؟
یکشنبه 8 مردادماه سال 1385 20:33
پسر سکوت یعنی چی؟
-
عاشق پرواز
یکشنبه 8 مردادماه سال 1385 07:38
سلام خب تا وقتی به من کمک نکنید شعر جدید و متن جدید اضافه نمی کنم باید کمکم کنید حمایت نمیکنی میدونی من پسر دل شکسته پسر سکوت نیمه شنوا ۲۳ ساله بچه تهرون و هم تهرون زندگی میکنم --------------------------------------------------------------------------------- من عاشق پرواز هستم دلم میخواد یه روزی پرواز کنم به طرف ماه...
-
چرا از ما حمایت نمیکنی
شنبه 7 مردادماه سال 1385 10:32
سلام دوستان عزیز چرا از من حمایت نمیکنی .... میدونی من نابود شدم حالا چند تا متن ها زیبا و عاشقانه نوشتم در مورد دل های شکسته و ...
-
سال نو مبارک
دوشنبه 29 اسفندماه سال 1384 14:14
سال جدید بر همه شما عزیزان مبارک بـــــــــــــــــــــــــاد
-
نمیخواهمت
یکشنبه 21 اسفندماه سال 1384 07:02
اگر عشق بودی میدیدمت اگر گل بودی میبوئیدمت اگر یار بودی میخواستمت اگر شعر بودی میخواندمت ولی افسوس اگر دریا بودی غرق دلت میشدم اگر مهر بودی گدایی بی نوا میشدم اگر صدا بودی میشنیدمت اگر .... ولی افسوس عشق سردی بودی که به غلط چون گل بوئیدمت چون یار خواستمت و چون شعر خواندمت ولی افسوس از گل بودنت فقط خار از آن من بود که...
-
فرقی نداره که برم
شنبه 20 اسفندماه سال 1384 08:40
تو که عاشقم نبودی تو که باورم نکردی تو که مثل یک پرنده روی شاخ و برگ عشقت آزادم نکردی تو که چشمت رو به روی عشق من میبستی ولی من با خودم میگفتم هیچ عیبی نداره به خدا من باید عاشقش بمونم من باید باورش کنم من باید آزادش کنم روی شاخ و برگای دلم دیگه اما تو فرار نکن دیگه اما تو با این دلم جفا نکن بذار عاشقت بمونه این دلم...
-
نور شمع
جمعه 19 اسفندماه سال 1384 14:53
نور شمع نور هجران است نور سوختن و نرسیدن نور درد ناک تنهایست نور غمناک غریبیست نوری که از تنهایی خود می سوزد و چیزی نمی گوید حال نور را باید چه کرد ؟ نور را باید از عشق گفت حال نور از عاشقی فهمید و از عشق می سوزد
-
کبوتر تنها ...
دوشنبه 15 اسفندماه سال 1384 12:00
آنروز را به یاد می اوری من بودم و تو گلهای آرزو را در باغچه دلمان کاشتیم و باترنم اشکهایمان آبیاری شدند آنروز شوق پرواز را در نگاهت دیدم دست بردم به سوی بالهای سپیدت و از قفس تنهایی بیرون کشیدمت ولی تو همچنان بی حرکت ایستادی گویا به آن قفس عادت کرده بودی ولی امروز نفسهایت در غبار این میله های عمودی محو شده است و در...
-
مینویسم از تو
یکشنبه 14 اسفندماه سال 1384 10:48
می نویسم مینویسم از تو تا تن کاغذ من جا دارد با تو از حادثه ها خواهم گفت گریه این گریه اگر بگذارد گریه این گریه اگر بگذارد با تو از روز ازل خواهم گفت فتح معراج غزل کافی نیست باتو از اوج غزل خواهم گفت مینوسم همه ی هق هق تنهایی را تا تو از هیچ به ارامش دریا برسی تا تو در همهمه همراه سکوتم باشی به حریم خلوت عشق تو تنها...
-
سکوت
شنبه 13 اسفندماه سال 1384 15:33
از پس چشم های نوازشگر من در عمق نگاه پرستشگر من حرف هاییست بی قرار گفتن حرفهایی که ندارند تاب زندان دلم جمله هایی که همه منتظرند عمریست که در این قفس تار منفعلند چشم در راه دو دستند که به مهر باز کند این قفس سخت سیاه بشکند شیشـه ی عمر غــرور ودر آغوش نگاهی به زیبایی نور با صدایی چو نجوای خزان با توگویند رازسکوت صحرای...
-
گمشده
جمعه 12 اسفندماه سال 1384 09:27
این منم، گمشده در مه، ستاره ای سرگردان در کهکشانی بی انتها، فرورفته در قعر اقیانوسی عمیق و تاریک. من گم شده ام، من در دنیای متروک تنهایی خود که تاریک ترین شب ها و ابری ترین روزها را دارد و باد زیر آوار غروب کوچه هایش را دلتنگ می نوازد گم شده ام. آری من گم شده ام...
-
قصه تنهایی
چهارشنبه 10 اسفندماه سال 1384 11:45
میخوام برات قصه بگم یه قصه ی عاشقونه از حرفایی که تو دل میمونه میخوام برات بگم از بی کسی از غصه و دل واپسی از روزای تنهایی جدایی و بی وفایی میخوام برات حرف بزنم بگم که تنها ترین منم بگم که بی تو میمیرم کاش بدونی من اسیرم میخوام برات بگم که این روزا این روزای بی انتها شدم شبگرد کوچه ها نه راه دارم نه مقصدی میترسم از...
-
می خواهم بخوابم!
سهشنبه 9 اسفندماه سال 1384 11:02
تنها ، در اندیشه تو و تنها در اندیشه تو! پر از احساس ، خالی از واژه. خسته ام ، دوست دارم بخوابم. بخوابم و در خواب باز بشنوم که می گویی دوست داشتن گناه است. نه! نمی خواهم بشنوم ، نمی خواهم ببینم ، فقط ، می خواهم بخوابم. اما بدان هرگاه که از خواب بر خواستم ، سراغت را از امواج دریا ها ، و مروارید های کرانه ها خواهم گرفت....