تنهاترین ها ۱۱

شعر و متن

تنهاترین ها ۱۱

شعر و متن

باغ گل سرخ

خورشید زیبا غروب می کند
 غروبی به رنگ سرخ آتشین
 به رنگ خون به رنگ شقایق
 به رنگ غمهای عالم
 دلم می گیرد ، دلم می گیرد
 روزی من هم مثل خورشید زیبا غروب می کنم
و گرمای وجودم سرد می شود
به آسمان می روم ، تا عشقم را بیابم
 او هم مرا از میان بغ گل سرخ صدا می زند
 با خوشحالی به طرفش می دوم
گل سرخ زیبایی به رنگ غروب خورشید به من هدیه می کند
 دست دردست هم ، در باغ گل سرخ قدم می زنیم
 نوای زیبایی عشق را در گوشم زمزمه می کند
 مانند جفتی مرغ عشق زیبا ، آشیانه می سازیم
و تا ابد عشق و محبت در باغ زیبای گل سرخ می مانیم

(سهیلا انوری)

خواب

خوابی به شیرینی عسل ، به شیرینی رؤیا
به زیبایی یک باغ پر از گل ، به وسعت آسمان
 به عظمت دریاها ، به استقامت کوه ها
 به زیبایی آبشار ، به سرسبزی جنگل
 به رنگارنگی پاییز ، به سفیدی برف
 به تازگی بهار ، به سرخی غروب خورشید
 به زیبایی طلوع ، سرشار از عشق
مهتابی زیبا ، شبی پر از ستاره
 ستاره هایی مثل جواهر ، روی مخمل سیاه
 هر کدام عاشق ، عاشق معشوق
روانه ی آسمان به سوی کهکشان
 با نور به سوی معشوق می روند ، با زمزمه ی نوای عشق
 به سوی اوی یکتا ، فرغ از هر غم و اندوه
فارغ از زشتی ، فارغ از پلیدی
فارغ از ستم ، آسوده و سبکبال
 مثل پرنده
 به یگانه ی عالم هستیمی پیوندند

(سهیلا انوری)

غریبم

غریبم و غریبانه زندگی می کنم
 همه دوست و همراه
 اما غافل که خنجر از پشت زنند
 غریبم ، غریبم
 نگاهشان فریبنده
 سخنانشان نیشدار
 در پشت نگاهشان یک دنیا کینه و دشمنی
 اما ظاهری فریبنده
 غریبم ، غریبم
 در این دنیا غریبم
سخنم را نمی خوانند
 عشق و محبت صادقانه ام را به حساب حماقت می گذارند
 انگار که دشمن ندین ساله هستم
 غریبم ، غریبم
 و غم غریبانه ام را با خود به گور خواهم برد
 غریبن ، غریبم
(سهیلا انوری)