شب آمد، غصه هم با او، ولی من باز تنهایم تو رفتی، خنده هم رفته، گل خوشخند زیبایم جوابم را ندادی تا بدانم دوستم داری بدون تو همه در بند افسوس و دریغایم دلم را با خودت بردی، ولی هرگز ندانستی که من بی بودن تو، بی سر و بی دست و بی پایم سحر گاه وداع تو، دعا کردم که برگردی شب آمد، غصه هم با او، ولی من باز تنهایم
|