تنهاترین ها ۱۱

شعر و متن

تنهاترین ها ۱۱

شعر و متن

تو می آیی

تو می آیی
کجا یا کی؟
نمی دانم

تو می آیی
پس از شب های دلتنگی
برای صبح یکرنگی
نمی دانم

تو می آیی
برای باور بودن
دمی با عشق آسودن
نمی دانم

تو می آیی
نگاهت آشنا با من
سلامت بوی پیراهن
نمی دانم


تو می آیی
پس از باران
به دستت شاخه ای ریحان
نمی دانم

تو می آیی
سبک چون پر
برای لحظه ی برتر
نمی دانم

تو می آیی
چو آیینه
دلت شفاف و بی کینه
نمی دانم

تو می آیی
برای من
برای کوری دشمن
نمی دانم

تو می آیی
تنت شبنم
دلت بی غم
نمی دانم

تو می آیی
خدا با تو
تمام لحظه ها باتو
نمی دانم

تو می آیی
تو می آیی
چرا امشب نمی آیی؟
نمی دانم

نظرات 2 + ارسال نظر
میترا سه‌شنبه 12 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 12:12 ب.ظ http://nedaayedel.blogsky.com

سلام مرتضی جان زیبا نوشتی
انتظار زیباست و زیباتر از آن لحظه دیدار

bacchus چهارشنبه 13 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 09:28 ق.ظ http://mortalkombat.blogsky.com

تو می آیی پس از باران به دستت شاخه ای ریحان نمی دانم...زیبا بود...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد